پسری نوجوان با لباس و کلاه سوارکاری مشکی بر اسبی سفید به نام غزل نشسته است و چهارنعل میتازد. مربیاش در وسط مانِژ، جایی نزدیک موانع ایستاده است و با صدایی بلند دستورهای لازم را برای پریدن با اسب به سوارکار نوجوان میدهد.
سوارکار بهزیبایی از روی هر سه مانع میپَرد و با این مهارتش، تماشاچیهای بیرون از مانژ را به تحسین وامیدارد. این شرح کوتاهی از فضای تنها باشگاه سوارکاری واقع در حریم منطقه ۷ است که با تلاش برادران خاکسارطرقی و با هدف گسترش امکانات تفریحیورزشی در جنوبشرقی شهر راهاندازی شده است.
این مکانِ ۲۲ هزارمترمربعی با تلاش شبانهروزی جمعی خانوادگی که هرکدامشان در زمینهای فعال هستند، اداره میشود. حمیدرضا خاکسار که کارشناس ارشد MBA (مدیریت کسبوکار) است، مدیر باشگاه و علیمحمد، برادر کوچک او، از پرورشدهندگان اسب است.
همچنین محمدرضا و علیرضا خاکسار بهترتیب پسر و خواهرزاده مدیر باشگاه، از فعالان رشته سوارکاری هستند. پنجشنبه گذشته که دو اسب این باشگاه برای شرکت در هفته نخست مسابقات کورس اسبدوانی قهرمانی کشور آماده میشدند، سری به این مکان ورزشی زدیم و با شهروندان طرقیِ دستاندرکار نخستین باشگاه سوارکاری منطقهمان به گفتگو نشستیم.
این را هم بگوییم که در پایان این هفته نیز سه اسب این باشگاه به نامهای «ماهخِنین» و «نازنین خوشنام» و «دُر طلاقوش» قرار است در هفته دوم مسابقات شرکت کنند که مصاحبهشوندگان این گزارش، از شما دعوت میکنند برای تماشای رقابت اسبها، خانوادگی به مجموعه ورزشی ثامن بروید.
حمیدرضا خاکسارطرقی میگوید: در دوران جوانی در کنار کار، به ورزش هم علاقه داشتم. این علاقه باعث شد تا سال ۸۴ پیگیرانه فوتبال بازی کنم، اما با آسیبدیدگی رباط صلیبیقدامی (ACL) زانوی راستم مجبور شدم فقط با مربیگری، فوتبال و فوتسال را ادامه بدهم.
میتوانم بگویم در طول هشت سال که مسئول تربیتبدنی بسیج حوزه ۷ سلمان طرق بودم، تقریبا ۶۰ دوره مسابقه ورزشی در رشتههای دوچرخهسواری، والیبال، فوتبال و بیشتر فوتسال برگزار کردم که نیروی محرک برای انجام همه این کارها، علاقه به ورزش بود که همچنان در من وجود دارد.
او از ورودش به دنیای اسبها اینطور میگوید: درباره من، علاقه به ورزش به سیل میماند که نمیشود جلوی راهش را بست ولی میتوان مسیرش را عوض کرد. به همین ترتیب، پس از آسیبدیدگی پای راستم، من ورزش را کنار نگذاشتم و فقط مسیرم را تغییر دادم و از توپ به سمت اسب آمدم.
عشق و علاقه به اسب در خاکسار، بهطور ذاتی و از زمانی که در طرق به نگهداری اسب میپرداخته، نهفته بوده است، بهگونهایکه همیشه علاقه به اُخت شدن با این حیوان نجیب را در خود احساس میکرده؛ به همین دلیل، سرانجام تاسیس باشگاه سوارکاری را شروع میکند.
او با اینکه در روزهای جاری فقط درزمینه پرورش اسب، کار میکند و مدیریت باشگاه را بهعهده دارد، نزدیک به ۱۱ سال است که در این ورزش فعالیت میکند. خودش میگوید: جدای از اینکه ورزش، نوعی اعتیاد مثبت بههمراه میآورد، سوارکاری، رشتهای ورزشی است که بر یادگیری آن تاکید شده.
خاکسار با اشاره به تاکید پیامبر گرامی اسلام (ص) به فراگیری سوارکاری، میگوید: خیر و برکت عجیبی روی پیشانی اسب است که من، آن را در زندگی و کارم احساس کردهام. از سال ۸۹ که برای تاسیس باشگاه، با اسبها ارتباط گرفتم، بهنوعی زندگیام دگرگون شده است.
بهنظر من، خداوند افرادی را که با اسب سروکار دارند، خیلی دوست دارد که در این مسیر قرارشان داده است. او این روزها بین ۳۵ تا ۴۰ اسب را در باشگاه سوارکاریاش نگهداری میکند و تقریباً از همه نژادها مثل ترکمن، دوخون و عرب دارد.
مدیر باشگاه با اشاره به اینکه مجموعه «سالار خراسان» تنها باشگاه سوارکاری در جنوبشرقی شهر است، میگوید: افراد دوازده تا سیوپنجساله بیشترین رده سنی حاضر در باشگاه را تشکیل میدهند که در مانژها آموزش میبینند یا به صورت تفریحی سوارکاری میکنند.
او ادامه میدهد: برای آموزش، از اسبهای امن و کلاسی استفاده میشود؛ چون اسبهای جوان، بازیگوش هستند و کنترل آنها نیاز به مهارت و صرف انرژی بیشتری دارد.
بسیاری از باشگاههای سوارکاری بهگونهای طراحی شده است که مانژها فقط برای آموزش، مناسب است یا فقط پذیرای سوارکاران حرفهای است که قصدشان تفریح است، اما باشگاه سوارکاری واقعشده در منطقه ما با داشتن مانژهای مختلف، هم برای افراد مبتدی که دورههای آموزشی را میگذرانند، مناسب است و هم برای سوارکاران حرفهای؛ چه آنها که با اسب خودشان سوارکاری میکنند و چه آنها که میخواهند چندساعتی را با انتخاب اسبهای چابک، به تفریح در این مجموعه بگذرانند.
همچنین اگر شما جزو افرادی هستید که از سوار شدن بر اسب میترسید، با حضور در این باشگاه و سوار شدن بر اسبهایش، میتوانید متوجه تفاوت اسبهای برادران خاکسار بشوید.
باشگاه سوارکاری ما با داشتن مانژهای مختلف، هم برای افراد مبتدی مناسب است و هم برای سوارکاران حرفهای
علیمحمد خاکسار، برادر مدیر باشگاه، خاطرهای را تعریف میکند و میگوید: خانمی بود که وقتی میخواست سوار اسب شود، از ترس، جیغ میزد ولی وقتی که کامل روی اسب نشست و چند دور در مانژ، سواری کرد، دیگر حاضر نبود از اسب پایین بیاید!
در این مجموعه سه مانِژ، طراحی شده است که مانژ گِرد برای مبتدیها و کودکان و دو مانژ دیگر برای سوارکاران حرفهایِ علاقهمند به سوارکاری است. مانژ دیگری نیز ویژه برگزاری مسابقهها در این باشگاه در حال ساخت است.
حمیدرضا خاکسار میگوید: «درِ مجموعه ورزشی ما همیشه به روی همه علاقهمندان باز است؛ هم به روی ورزشکاران، هم به روی بازدیدکنندگان».
براساس این رویه است که اینجا به مجموعهای خانوادگی تبدیل شده است. نمونه بارزش هم حضور پدر و پسر «آزاد» است که پدر فقط مالک اسب است و پسر هفتسالهاش، کوچکترین سوارکار حرفهای باشگاه.
در محوطه آموزش سوارکاری، پدران و مادران کارآموزان هم دیده میشوند که فقط به تماشای تمرین فرزندشان ایستادهاند.
این موضوع یکی از محاسن این باشگاه است که خاکسار دربارهاش توضیح میدهد: برخی باشگاهها، اجازه ورود والدین را به محوطه سوارکاری نمیدهند که این موضوع، موجب نگرانی و بیخبری آنها از احوال فرزندانشان میشود ولی در اینجا از این محدودیت خبری نیست.
او ادامه صحبتش را اینگونه پی میگیرد: همچنین همه افرادی که بهعنوان کارآموز، وارد مجموعه میشوند، تحت پوشش بیمه هستند. والدین هم میتوانند کنار مانژ بایستند و فرزندانشان را تماشا کنند؛ البته با توسعه فضای سبز، بهزودی امکان استراحت بیشتری برای تماشاچیان فراهم خواهد شد.
علیمحمد، برادر کوچک حمیدرضا خاکسار، پرورشدهنده اسب است. او پرورش اسبها را بهطور تجربی فراگرفته است و دلیل کارش را اینگونه توضیح میدهد: واردات بیرویه و بیکیفیت اسب، این صنعت را تهدید میکند، طوریکه نژادهای خالص با واردات بیرویه و خونهای ناخالص رو به نابودی هستند. ناراحتکننده است وقتی میشنویم که از اسب ترکمن ایرانی، بیشتر از ۲ تا ۳ هزار راس نمانده است.
او اضافه میکند: متاسفانه با بیاحتیاطی و ورود ژنهای بیکیفیت و نسلکِشی اقتصادی، گنجینه نژادهای خالص اسب همانند پلنگ ایرانی رو به انقراض است؛ البته هنوز دلسوزانی هستند که به تولید اسبهای خالص و خوب اهمیت میدهند.
تاسیس و راهاندازی باشگاه سوارکاری آن هم در حومه شهر، کار سختی است. این شهروند طرقی و صاحب باشگاه سوارکاری، از کاغذپرانیهای اداری گله میکند و میگوید: این زمین متعلق به مرحوم حاجحسین اُلفتی، پدربزرگم بود که تصمیم گرفتیم برای ایجاد مکانی تفریحی نزدیک به مردم این قسمت از شهر، آن را به باشگاه سوارکاری تبدیل کنیم.
نخستین کار ما، گرفتن سند از آستان قدس رضوی بود که در سال ۸۹ با پرداخت «حق تقدیمی» به انجام رسید.
اما مشکلات ساخت و بهره برداری و هزینههای محسوس و نامحسوس یک طرف، کارهای اداری طرف دیگر که واقعا خستهکننده است. ما برای گرفتن مجوز اینجا با ۴۷ اداره و زیرمجموعه سروکار پیدا کردیم.
سروکارمان به سازمان جهادکشاورزی خراسان رضوی افتاد برای گرفتن مجوز پرورش اسب و به ادارهکل تربیتبدنی خراسان رضوی برای گرفتن پروانه بهرهبرداری مجموعه ورزشی.
گرفتن مجوز از اداره تربیتبدنی ۹ ماه طول کشید، اما سازمان جهادکشاورزی، ۷ استعلام از اداره حفاظت محیطزیست و دامپزشکی و شهرداری و ... خواست که یکی از استعلامها را اداره حفاظت محیطزیست به رای کارگروه امور زیربنایی استان، مشروط کرده بود. بر طبق آن، ادارهکل راهوشهرسازی خراسان رضوی به ۲۳ اداره رونوشت فرستاد و گفت که استعلام اعلام نظر این ادارهها را بیاورید!
او با انتقاد از مدت طولانی کاغذپرانی اداری که از ۲۰ اردیبهشت ۹۳ او و دیگر همکارانش را بهشدت خسته کرده است، بیان میکند:، چون این باشگاه، نخستین مجموعه ورزشی است که در حریم شهر ساخته شده است، با ۴۷ اداره بهمنظور اعلام نظرشان سروکار داشتیم که به برخی ادارهها یکیدوبار و به برخیهاشان ۳۰۰ بار (با کنایه) سر زدیم!
موضوع دیگری که برادران خاکسار درگیر آن هستند، توسعه بنا و ساخت قسمتهای موردنیاز باشگاه مانند بوفه، رختکن و فروشگاه لوازم تخصصی و تجهیز جاده سلامت به چند دستگاه دوچرخه و توسعه فضای سبز مجموعه ورزشی چندمنظوره است.
خاکسار میگوید: شهرداری گفت ابتدا باید پایانکار را بگیرید و بعد بنا را توسعه بدهید؛ به همین دلیل تا امسال که در شرف گرفتن پایانکار مجموعه هستیم، نتوانستهایم برنامههای ساختوساز را آنطورکه میخواستیم، پیش ببریم.
با همه مشکلات بیشماری که این شهروند طرقی از آنها یاد میکند، میگوید: خوشبختانه عموم مردم به این باشگاه میآیند و از امکانات آن استفاده میکنند و در همین مدت کوتاه راهاندازی، اسبهای مجموعه در مسابقات استقامت و پرش شرکت کرده و مقام آوردهاند.
او خیلی خوشحال است که بعد از ۹ سال کشمکش بین هیئت سوارکاری و اداره تربیتبدنی استان بر سر زمین مسابقات سوارکاری، بالاخره جمعه گذشته، نخستین مسابقات کورس اسبدوانی قهرمانی کشور در مشهد برگزار شد؛ شروع دوبارهای که میتواند تحولی در صنعت اسب خراسان رضوی ایجاد کند.
نوه مرحوم حاجحسین اُلفتی (از سرسالاران و کشاورزان طرق) که از زنده نگهداشتن نام پدربزرگش خرسند است، از افرادی میگوید که در باشگاه کار میکنند؛ «برای نگهداری اسبها، چهار کارگر داریم که کار علوفه دادن و تیمار اسبها و نظافت اصطبلها را برعهده دارند.
همچنین یکی از کارگرها، مربی کورس است و درکنار او مربی پرش، کمکمربی پرش و کمکمربی کورس در اینجا همکاری میکنند.»
در قسمت انتهایی باشگاه سوارکاری، بستههای یونجه بهچشم میآید که با ارتفاعی زیاد روی هم جمع شدهاند. خاکسار میگوید: هر اسب، در روز بهطور میانگین ۱۰ کیلو یونجه و سبوس مصرف میکند و معمولا اسبها بعد از سهسالگی تبدیل به اسبِ سواری میشوند.
اسبهای خاکسار، از ۷ صبح تا ۱۱ شب تحتنظر هستند. او همواره سعی میکند اسبهایی سالم و قوی داشته باشد. یکی از اسبهای باشگاه سالار، بهترین سیلَمیِ (اسب نری که از آن کُرّه میگیرند) استان خراسان است که نژادش، ترکمن و نامش «شهاب» است.
او درباره این اسب کاملا ورزیده و آماده اینطور میگوید: چشمهای درشت، سر سبک، گوشهای بلند، یال کمپشت، کَپل شیبدار و شانههای جمع، از ویژگیهای ظاهری شهاب است. قد آن از پایین تا جلوگاه، ۵/۱۶۲ سانتیمتر و وزن آن ۴۲۰ کیلوگرم است؛ البته نباید جسور و قدرتمند بودن این اسب یازدهساله را هم از قلم بیندازیم.
شاید وجود اسبهایی مثل شهابِ پرشی، ماهخِنینِ قهرمان، گابریلِ زیبا و... باعث شده که پای عوامل فیلم سینمایی «سفر سهراب» از شبکه تلویزیونی استان خراسان رضوی به این باشگاه سوارکاری باز شده و مراحل تصویربرداری آن از همین هفته شروع شود.
همچنان که هرکدام از مسئولان باشگاه با ما صحبت میکنند، ششدانگ حواسشان به وضعیت اسبهاست. گاهی زمان فرارسیدن قِشو و تیمار کردن اسبها را به یکدیگر یادآوری میکنند و گاهی حواسشان، جمعِ ماسههای بادی کوبیدهشده در مانژ میشود که باید ترمیم شود تا تاندون پای اسبها آسیب نبیند.
سوارکاری همهاش سوار شدن بر اسب نیست، بخش مهمی چطور دوست و اُخت شدن با این حیوان نجیب است
خاکسار معتقد است که سوارکاری همهاش سوار شدن بر اسب نیست، بخش مهمی از آن سروکله زدن با اسب است، چطور دوست و اُخت شدن با این حیوان نجیب است. میگوید: کسی که اسب میخرد، این حیوان را عضوی از خانوادهاش میداند؛ یعنی حاضر است برای خودش اتفاقی بیفتد ولی برای اسبش نه. ارتباط با اسب، دلبستگی شدید و اعتیاد میآورد.
او این رشته سوارکاری را پر از مزیت میداند و عنوان میکند: این رشته ورزشی از استرسهای روزانه و زندگی ماشینی میکاهد و بیماریهای روحی را کاهش میدهد. همچنین کسانی که میآیند سوارکاری، حس اعتمادبهنفس و بخشندگی پیدا میکنند.
درکنار اینکه محل کار خاکسار در محله طرق واقع شده است، منزلش نیز در همین محله قرار دارد. او خودش از طرقیهای فعال است و پدر و پدربزرگ مرحومش هم از افراد شناختهشده طرق هستند. ساکن قدیمی محله میگوید: خوشبختانه این محله نسبتبه سالهای قبل رشد چشمگیری یافته و امکانات فرهنگی، ورزشی و... در آن بیشتر شده است.
آرامش و سلامت هممحلهایهای خاکسار برای او اهمیت بسیاری دارد؛ به همین دلیل سعی کرده امکانی ورزشی مثل سوارکاری را که اتفاقا علاقهمندان خودش را دارد، در نزدیکی طرق و سایر محلات منطقه ۷ بهوجود بیاورد و کمبود باشگاه سوارکاری را در این قسمت از شهر جبران کند.
پانسیون و نگهداری اسبها از دیگر خدمات این باشگاه سوارکاری است. حمیدرضا خاکسار در اینباره توضیح میدهد: اگر سوارکاران علاقه به سوارکاری با اسب خودشان را داشته باشند، میتوانند اسب را به پانسیون باشگاه بسپارند و هر روزی از هفته که مایل بودند، برای سوارکاری به این مجموعه بیایند.
ازآنجاکه خیلی از سوارکاران و مالکان، فرصت کافی برای رسیدگی به اسبهایشان ندارند، از این پانسیون استقبال میکنند. گشت آزاد با اسب در دشت طرق، هم امکانی است که ویژه افراد حرفهای و نیمهحرفهای این باشگاه پیشبینی شده است.
خیلیها تا نام رشتههایی مثل سوارکاری را میشنوند، میگویند در زمان قدیم امکان یادگیری سوارکاری و تیراندازی برای همه افراد فراهم بود ولی این روزها سوارکاری از ورزشهای گرانقیمت است، اما خاکسار عنوان میکند: سوارکاری، گرانترین رشته ورزشی نیست و برای رشتههایی مثل شنا هم گاهی باید خیلی هزینه کرد.
کلاسهای سوارکاری بزرگسالان و کودکان، ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقهای است و با هزینه ۴۰۰ هزارتومان برگزار میشود؛ البته باید سن کودکان، بیشتر از هشت سال و وزن بزرگسالان نیز زیر ۹۰ کیلوگرم باشد.
اسب در این باشگاه سوارکاری وجود دارد، اما درمجموع با تعداد اسبهایی که مالکان به اینجا آوردهاند، تعداد اسبهای مسابقهای و مادیان این مجموعه به ۳۵ راس میرسد.
مانژ سوارکاری در این مجموعه وجود دارد که یکی از آنها بهطور اختصاصی دراختیار مبتدیان و دو مانژ دیگر دراختیار حرفهایهاست.
اصطبل، مجموع جایگاههای نگهداری از اسبهای باشگاه است که ۱۳ باکس مخصوص مادیانهاست که به مراقبتهای ویژه نیاز دارند.
نفر در جلسات آموزش سوارکاری حضور داشتند و برای آنها کارت بیمه صادر شده است.
جلسه بهطور میانگین، زمان لازم است تا یک فرد مبتدی بر نشستن روی اسب، یورتمه رفتن و بهطورکلی سوارکاری مسلط شود.
۲ هزارو ۵۰۰ متر، مسافت تقریبی محلات طرق، ایوان و رباط تا باشگاه سوارکاری است که در مدت ۱۰ دقیقه طی میشود.
* این گزارش سه شنبه، ۲۱ دی ۹۵ در شماره ۲۲۴ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.